لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
« و این مثل خدیجة.صدقتنى حین کذبنى الناس&rlm » (1)
(حدیث&rlm شریف)
چنانکه مى&rlm دانیم فاطمه (ع) دختر محمد (ص) ،رسول خدا،پیغمبر اسلام،و مادر او خدیجه دختر خویلد است.از زندگانى خدیجه پیش از آنکه بازدواج پیغمبر (ص) در آید،جز اشارت&rlm هائى کوتاه در دست نداریم.در مصادر دست اول گاه بگاه نام او و پدر و عموزاده او بمناسبت ارتباط آنان با پاره&rlm اى حادثه&rlm ها دیده میشود.خویلد بن اسد بن عبد العزى بن-قصى بن کلاب،از تیره&rlm اى معروف و از محترمان قریش است.خویلد در دوره جاهلیت مهتر طائفه خود بود.در جنگ فجار (2) دوم،در روزى که بنام شمطه معروف است،و در آن روز قریش آماده جنگ با کنانه شد،ریاست طائفه اسد را داشت. (3) نوشته&rlm اند هنگامى که تبع مى&rlm خواست&rlm حجر الاسود را به یمن ببرد،خویلد با او به نزاع برخاست (4) این ایستادگى نشان دهنده موقعیت ممتاز او در آن عصر است.پسر عموى خدیجه ورقة بن نوفل از کاهنان عرب بوده است و چنانکه نوشته&rlm اند از کتابهاى ادیان پیشین اطلاع داشت.چون رسول اکرم بهنگام نزول نخستین دسته&rlm هاى وحى مضطرب گردید،خدیجه او را نزد ورقه،برد.ورقه پس از آنکه از او پرسش&rlm هائى کرد به خدیجه مژده داد که او پیغمبر این امت&rlm خواهد بود (5) خدیجه پیش از ظهور اسلام از زنان بر جسته قریش بشمار مى&rlm رفته است تا آنجا که او را طاهره و سیده زنان قریش مى&rlm خواندند.پیش از آنکه به عقد رسول اکرم در آید نخست زن ابو هاله هند بن نباش بن زراره (6) و پس از آن زن عتیق بن عائذ از بنى مخزوم گردید (7) وى از ابو هاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب دخترى گردید.اینان برادر و خواهر مادرى فاطمه (ع) اند.
پس از این دو ازدواج،با آنکه زنى زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت،شوى نپذیرفت و با مالى که داشت&rlm به بازرگانى پرداخت.تا آنگاه که ابو طالب از برادرزاده خود خواست او هم مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه گردد،و از سوى او به تجارت شام رود و چنین شد.پس از این سفر تجارتى بود که به زناشوئى با محمد (ص) مایل گردید،و چنانکه میدانیم او را به شوهرى پذیرفت.چنانکه بین مورخان شهرت یافته و سنت نیز آنرا تایید میکند،خدیجه بهنگام ازدواج با محمد (ص) چهل سال داشت.ولى با توجه به تعداد فرزندانى که از این ازدواج نصیب او گشت،مى&rlm توان گفت،تاریخ نویسان رقم چهل را از آنجهت که عدد کاملى است انتخاب کرده&rlm اند.در مقابل این شهرت،ابن سعد باسناد خود از ابن عباس روایت مى&rlm کند که سن خدیجه هنگام ازدواج با محمد (ص) بیست و هشت&rlm سال بوده است. (8)
جز ابراهیم که از کنیزکى آزاد شده بنام ماریه قبطیه متولد شد،دیگر فرزندان پیغمبر:زینب. رقیه.ام کلثوم.فاطمه (ع) قاسم و عبد الله (9) همگى از خدیجه&rlm اند.قاسم در سن دو سالگى پیش از بعثت و عبد الله در مکه پیش از هجرت مرد.اما دختران به مدینه هجرت کردند و همگى پیش از فاطمه (ع) زندگانى را بدرود گفتند.خدیجه نخستین زنى است که به پیغمبر ایمان آورد.هنگامى که پیغمبر دعوت خود را آشکار کرد و ثروتمندان مکه رودرروى او ایستادند،و بآزار پیروان او و خود وى نیز برخاستند،ابو طالب برادر زاده خود را از گزند این دشمنان سرسخت&rlm حفظ مى&rlm کرد،اما خدیجه نیز براى او پشتیبانى بود که درون خانه بدو آرامش&rlm و دلگرمى مى&rlm بخشید.براى همین خوى انسانى و خصلت مسلمانى است که رسول خدا پیوسته یاد او را گرامى مى&rlm داشت. (10)
فاطمه اطهر بانوى بزرگ اسلام،از چنان پدر و چنین مادرى زائیده شد.کى و در چه تاریخ؟، روز و بلکه سال آن بدرستى روشن نیست.یعنى تاریخ نویسان در آن همداستان نیستند.روشن کردن زاد روز و یا سال مرگ شخصیت&rlm هاى بزرگ (زن یا مرد) هر چند از نظر تاریخى با ارزش و قابل بحث است،و ما نیز در این باره به جستجو خواهیم پرداخت،اما از نظر تحلیل شخصیت&rlm ها چندان مهم بنظر نمى&rlm رسد.آنچه از زندگانى مردمان برجسته و استثنائى براى نسل&rlm هاى بعد اهمیت دارد،اینستکه بدانند آنان که بودند؟چگونه تربیت&rlm شدند؟چگونه زیسته&rlm اند.؟چه کرده&rlm اند؟چرا کردند؟چه اثرى در محیط خود،و پس از خود نهادند.اما کى زادند؟و کى مردند؟اینان مى&rlm پرسند چرا در این زمینه باید جستجو کرد؟معلومست روزى بدنیا آمده&rlm اند،و در روزى در گذشته&rlm اند.شاید هم حق بطرف اینان باشد.چنین شخصیت&rlm ها هرگز نمى&rlm میرند و همیشه با تاریخ زنده&rlm اند.اما تاریخ نویس تعیین سال زادن و مردان چنین کسان را جزء پیشه خود میداند.هم بخاطر پیروى از سنتى که مورخان و یا نویسندگان سیره و شرح حال،خود را موظف به پیروى آن مى&rlm بینند.و هم بدان جهت که این تاریخ&rlm ها با همه حوادثى که در زندگانى قهرمان تاریخ پدید شده بنوعى مربوط مى&rlm شود.
در این کتاب،اگر چنین ضرورتى در کار باشد،باید بگویم با همه کوششى که بکار رفته است متاسفانه درباره سال تولد دختر پیغمبر (ص) اطلاع درست و دقیقى نمى&rlm توان داد.تنها زاد روز دخترپیغمبر نیست که تاریخ نویسان در آن همداستان نیستند،تاریخ پیشوایان دین و ائمه معصومین و نیز تاریخ تولد و مرگ رسول اکرم،هیچیک مورد اتفاق مورخان نیست.اینهمه اختلاف براى چه پدید آمده است؟در فصل نخستین،پاسخى کوتاه داده شد.
در آن دوره&rlm ها ضبط وقایع و نوشتن آن معمول نبود.راویان آنچه مى&rlm شنیدند بخاطر مى&rlm سپردند،و مردم آنچه سالخوردگان قوم مى&rlm گفتند مى&rlm پذیرفتند.گاهى رویدادهاى مهم و یا حادثه&rlm هائى که تازگى داشت مبدا تاریخى مى&rlm شد و آنرا زاد روز یا سال مرگ شخصیت&rlm هاى بزرگ به حساب مى&rlm گرفتند.چنانکه ما،در زندگانى خود از بزرگتران شنیده&rlm ایم:سالى که فلان سیل آمد.سال خرابى فلان شهر.سال گرانى.سال وبائى و همچنین...معلوم است که مردم معاصر با این حادثه و نیز تا سالیانى چند پس از آن،این تاریخ را بخاطر داشته و حساب خود را بر پایه آن مى&rlm نهاده&rlm اند اما پس از گذشت مدتى دراز،خود آن حادثه نیز در شمار مجهولات قرار میگیرد.
مورخان نوشته&rlm اند پیغمبر (ص) در عام الفیل متولد شد،سالى که ابرهه با پیلان خود براى ویران کردن خانه کعبه به مکه آمد.عام الفیل تا سالیانى براى مردم مکه معلوم بوده است،اما براى ما که مى&rlm خواهیم بدانیم این حادثه در چه سالى رخ داده خود مساله&rlm اى است.تازه اگر پیش آمدها را که مبدا تاریخ مى&rlm شود درست&rlm بدانیم و فراموش شدن تاریخ دقیق آنها را براى شاهدان عینى نادیده بگیریم،این پرسش پیش مى&rlm آید:مگر حافظه راویان هر چند هم نیرومند باشد براى همیشه از اشتباه مصون مى&rlm ماند؟بر فرض که دسته نخست راویان اشتباه نکنند،در طول یکصد سال تقریبا سه نسل جاى خود را بدیگرى مى&rlm دهد،چه کسى ضمانت مى&rlm کند که همه راویان این سلسله&rlm ها از قوت حافظه به درجه کمال برخوردار باشند؟اینکه دو پا چند گواه مورد اعتماد،کسى را به قوت حفظ بستایند،شاید از نظر علم روایت و یا درایت و یا از جنبه کارفقیه و یا اصولى دلیلى بحساب آید،ولى در رویدادها که اثر عملى ندارد،چنین ضابطه&rlm ها کافى نیست.این دو سبب که نوشتیم براى پیدا شدن اختلاف در ضبط حادثه&rlm هاى تاریخى کافى است،چه رسد که سبب&rlm هاى دیگر نیز بدان افزوده شود.و اتفاقا چنانکه خواهیم دید در مورد شخصیت مورد بحث ما چنین است.
در حالى که عموم نویسندگان سیره و مورخان اهل سنت و جماعت،تولد فاطمه (ع) را نج&rlm سال پیش از بعثت نوشته&rlm اند،تذکره نویسان و علماى بزرگ شیعه معتقدند وى سال پنجم بعثت متولد شده است.
ابن سعد در طبقات (11) و طبرى در تاریخ (12) و بلاذرى در انساب الاشراف (13) و ابن اثیر در کامل (14) و ابو الفرج اصفهانى در مقاتل الطالبین (15) و محمد بن اسحاق (16) و ابن عبد البر در استیعاب (17) و جمعى دیگر تاریخ نخست را پذیرفته&rlm اند و عموما نوشته&rlm اند:آن سالى بود که قریش خانه کعبه را مى&rlm ساختند.بلاذرى چنین روایت کند:
روزى عباس بن عبد المطلب نزد على رفت،على (ع) و فاطمه در گفتگو بودند که کدام یک از دیگرى بسال بزرگتر است.عباس گفت تو على!سالیانى چند پیش از ساختن کعبه متولد شدى.اما دخترم (زهرا) سالى بدنیا آمد که قریش خانه کعبه را مى&rlm ساختند (18) و نیز طبرى و دیگران تصریح کرده&rlm اند که سن زهرا (ع) بهنگام وفات در حدود بیست و نه سال بوده (19) لیکن یعقوبى که در بیشتر روایت&rlm هاى خود متفرد است&rlm سن زهرا (ع) را بهنگام مرگ بیست و سه سال نوشته است (20) و بنا بر نوشته وى تولد فاطمه (ع) سال بعثت پیغمبر بوده است.
در مقابل این شهرت دانشمندان و محدثان شیعه چون کلینى در کافى (21) و ابن شهر آشوب در مناقب (22) و على بن عیسى اربلى در کشف الغمه (23) و مجلسى در بحار از دلائل الامامه و کتب دیگر (24) ،نوشته&rlm اند که زهرا (ع) پنجسال پس از آنکه محمد (ص) به پیغمبرى مبعوث گردید متولد شده است.تنها نوشته شیخ طوسى در مصباح المتهجد (25) با این شهرت مخالف است.چه او سن فاطمه (ع) را هنگام ازدواج با امیر المؤمنین سیزده سال نوشته است.و اگر ازدواج او را پنج ماه پس از هجرت بدانیم تولد وى سال اول بعثت&rlm خواهد بود.و این راى با آنچه یعقوبى نوشته مطابقت دارد.با چنین اختلاف در نقل روایات،پذیرفتن سندى و رها کردن سند دیگر،بسیار دشوار مى&rlm نماید.این جاست که چنانکه در مقدمه اشارت شد،باید قرینه&rlm هاى خارجى را نیز از نظر دور نداشت،شاید بتوان با استفاده از آن قرینه&rlm ها کفه اختیار یکى از دو دسته را سنگین&rlm تر کرد و در نتیجه آنرا مرجح دانست.
قرینه&rlm اى قابل توجه و قوى در عموم روایت&rlm هاى علما و محدثان شیعه وجود دارد و نشان دهنده اینست که ولادت دختر پیغمبر پس از بعثت&rlm بوده است.این قرینه ارتباط زادن زهرا (ع) ،با معراج رسول اکرم است.ضمن روایت&rlm هاى معراج،رسول خدا فرموده است در شب معراج سیب بهشتى بمن دادند و نطفه دخترم زهرا از آن میوه تکوین یافت. (26)
اگر مورخان،تاریخ معراج را بطور دقیق معین کرده بودند که مثلا سال چندم بعثت&rlm بوده است،مشکلى نداشتیم،اما باز این پرسش پیش مى&rlm آید که معراج رسول اکرم در چه سالى بوده است؟پاسخ این پرسش نیز بدرستى روشن نیست.ابن سعد بروایتى آنرا هجده ماه پیش از هجرت به مدینه،و بروایتى یکسال پیش از هجرت (27) و ابن اثیر سه سال و بروایتى یک سال پیش از هجرت دانسته است. (28)